محل تبلیغات شما

 
  

مصباح الحسن ھاشمی

 

                                               

 

 

 

عنوان

بررسی مسئله تحریف در نص قرآن

                                                     (بخش 2)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تفکر مکتب خلفا :

 ابن تيميه كه وهابيت براي او ارزشي قائل است كه نه براي

صحابه اين چنين ارزشي قائل است ونه براي تابعي و نه براي اتباع تابعين ، اگر روايتي از پيامبر اسلام آمده باشد و لو صحيح السند امّا مخالف با قول ابن‌تيميه باشد به نحوي آن روايت را توجيه و ردّ مي‌كنند ــ در كتاب منهاج السنه ، ج1 ، ص25_ مي‌گويد:     

همان گونه‌اي كه يهودي‌ها معتقد به تحريف تورات هستند شيعه هم معتقد به تحريف قرآن است .

يكي از مفتيان عربستان سعودي به نام شيخ عبد‌الله بن جبريل ــ كه شخصيت شماره دو عربستان است و جزو مفتيان تكفيري و افراطي وهابي است ــ در يك فتوی مي‌گويد :

شيعيان به چهار دليل از ديدگاه ما كافر هستند :

اول اينكه شيعه معتقد است دو ثلث قرآن حذف شده و قرآن موجود يك سوم قرآني است كه بر نبي مكرم نازل شده است .

دوم اينكه اينها بر سنت پيغمبر اعتراض دارند ، سنت پيغمبر را قبول ندارند به روايات صحيح بخاري و مسلم عمل نمي‌كنند چون صحابه را كافر مي‌دانند .

دليل سوم اينكه اينها اهل سنت را كافر و نجس مي‌دانند .

چهارم اينكه اينها دربارۀ اهل بيت غلو مي‌كنند و به جاي يا الله » يا علي » مي‌گويند. [1]

نظر شیعه در مساله تحریف:

دلایل قرآنی بر عدم تحریف:

آیه نهم سوره حِجر: مفسران و متکلمان در رد و انکار هر گونه تحریف به کاستی، به آیات و بیانات قرآنی استناد کرده‌اند، از جمله به آیه نهم سوره حجر انّا نَحنُ نَزَّلنا الذِّکْرَ و اِنّا لَهُ لَحافِظونَ (ترجمه: ما قرآن را نازل کردیم، و به‌طور قطع آن را پاسداری میکنیم.)[ حجر۹] استناد شده است. به نظر مفسران، مراد از ذکر» در این آیه، قرآن است و مرجع ضمیر در لَهُ» کلمه ذکر است. خداوند با تصریح و تأکید، صیانت و حفظ قرآن را وعده داده است و از اینکه بدان باطلی افزوده، یا حقی از آن کاسته شود، آن را حفظ می‌کند.[2] همچنین زمخشری و فضل طبرسی با تصریح به عدم تحریف، قرآن را از هرگونه افزونی و کاستی دور دانسته‌اند. اغلب مفسران در این معنای آیه بر یک نظرند.[3]

 

 ایراد و پاسخ:

 گفته شده است که استناد به این آیه برای اثبات عدم تحریف مستم دور» است. زیرا لازمه صحت استدلال، اطمینان از عدم تحریف همین آیه است و ابتدا باید ثابت شود این آیه خودش تحریف‌ نشده است تا بتوان به آن استناد کرد. در جواب این اشکال، بیان شده است که از آنجا که همه قائلان به تحریف قرآن صحت آنچه را در متن کنونی قرآن وجود دارد پذیرفته و موارد مفروض تحریف قرآن را مشخص کرده و این آیه را از آیات محکم و تحریف نشده دانسته‌اند، مناقشه مذکور مردود است.[4]

آیات ۴۱ و ۴۲ سوره فصلت: استدلال دیگر به آیات ۴۱ و ۴۲ سوره فصلت است : و اِنَّهُ لَکتابٌ عَزیزٌ لایأتیهِ الباطِلُ مِنْ بَینِ یدَیهِ و لامِن خَلْفِهِ تَنزیلٌ مِنْ حَکیمٍ حمیدٍ۔

که در آن باطل» اساساً از ساحت قرآن نفی شده است. از نظر سیاقِ عبارت، نفی بر طبیعت باطل» وارد گردیده است و بنابراین افاده عموم می‌کند و هر گونه باطلی را شامل می‌شود.[5] و چون از بین رفتن و کاستی ازمصداق های باطل است.[6] تحریف به معنای کاستی گرفتن متن قرآن، از قرآن نفی می‌شود، حتی برخی قائلان به تحریف نیز پذیرفته‌اند که واژه باطل شامل هرگونه تغییر است.[7] در واقع، نفی باطل از قرآن به معنای نفی تمام گونه‌های تغییر و تبدیل در نص قرآن و از جمله روشنترین مصداق آن، تحریفِ به کاستی است.[8] در مجموع، مفسران در این تفسیر اتفاق نظر دارند.[9] به نظر علامه طباطبایی وصف خداوند با حکیم» و حمید» در آخر آیه، نوعی تعلیل نسبت به آغاز آیه است، بدین معنا که سخن خدای حکیم و حمید نمی‌تواند ناهنجار و آمیخته به وهن و کاستی باشد۔

استناد به تحدی

تحدی:

تحدی قرآن (به معنای فراخواندن افراد به اینکه تمام عِدّه و عُدّة خود را فراهم آورند و مانند قرآن، سوره‌ای یا سوره‌هایی را از زبان فردی درس ناخوانده[10] عرضه کنند) مبنای استدلال برخی علما از جمله طباطبائی بوده است. به گفته وی در شمار زیادی از آیات، قرآن با اوصاف ویژه‌ای ستوده شده است و اگر در آیات خِللی واقع می‌شد باید در این اوصاف نیز رخنه می‌افتاد، حال آنکه آن اوصاف و ویژگی‌ها را در همین قرآن به نیکوترین و استوارترین گونه ممکن می‌توان بازشناخت. پس هیچگونه کاستی در آن روی نداده است.[11] ۔

استناد به روایات:

گذشته از این، با روایاتی از سنت نیز بر تحریف ناپذیری استدلال شده است، از آن جمله است احادیثی که در آنها بر وم عرضه روایات به قرآن تأکید گردیده تا بدین ترتیب، درست از نادرست شناخته شود و هرآنچه با قرآن سازگار است پذیرفته و آنچه با آموزه‌های قرآنی ناسازگار است رها گردد.[12] بر تواتر معنوی این روایات تصریح شده است.[13] عرضه روایات قطعاً باید به متن متواتر در نزد همه مسلمانان باشد و لازمه آن استواری و انکارناپذیری آن متن است، در حالی که روایات تحریف، متضمن نفی سلامت و نادرستی متن قرآن موجود است و نمی‌توان آنها را به این متن عرضه کرد. محقق کرکی (متوفی ۹۴۰) بر این نکته تصریح و تأکید کرده و گفته است که در تعدادی از احادیث بر عرضه روایات به قرآن امر شده است، مسلماً مراد از عرضه به قرآن جز عرضه به متن موجود نیست و اگر جز این باشد تکلیف مالایطاق» و باطل است.[14]

حدیث ثقلین:

 از جمله احادیث مهم در رد تحریف حدیث ثقلین است. به این حدیثِ متواتر، از دو جهت استدلال کرده‌اند: نخست آنکه در این حدیث بر وم تمسک به قرآن و عترت پیامبر در همه زمان‌ها تصریح و تأکید شده است و باور به تحریف، این تمسک را عملاً منتفی می‌کند و در نتیجه با حدیث ثقلین تنافی دارد. به عبارت دیگر، روایات تحریف در تضاد با حدیث ثقلین است. دیگر آنکه باور به تحریف، حجیت و اعتبار ظواهر قرآن و تمسک بدان را نفی می‌کند، زیرا تمام آنچه از ظاهر آیاتِ متنِ موجود فهمیده می‌شود، از آن جهت که بخشهای مفروضاً افتاده قرآن چه بسا قرینه فهم بخشهای موجود بوده باشد که اینک با فرض مذکور، بخشهای موجود در هاله‌ای از ابهام رفته و بالتبع، استناد و احتجاج بدانها ناممکن شده است.

احادیث ناظر بر احکام فقهی: برای اثبات تحریف نشدن قرآن به احادیثی ناظر بر احکام فقهی نیز استناد شده است، از جمله روایات وم قرائت سوره کامل پس از حمد در نماز.[15] بر اساس این روایات، فقها خواندن سوره پس از حمد را واجب دانسته‌اند و این اجماع فقیهان اهل بیت(ع) است.[16] حال اگر قائل به تحریف شویم، امتثال این حکم ناممکن می‌شود. توضیح اینکه به اصطلاح اصولیان لازمه اشتغال یقینی، برائت یقینی است و مکلف باید برای امتثال حکم، یک سوره قرائت کند. ولی با احتمال تحریف با قرائت هیچ سوره‌ای یقین به امتثال حاصل نخواهد شد. چون با پذیرش نظریه تحریف، تمام سوره‌ها محتمل التحریف‌اند. ادعای صدور این حکم ازسَرِ تقیه نیز هیچگونه توجیهی ندارد، زیرا بیشتر مذاهب اسلامی قائل به وجوب قرائت سوره کامل نیستند۔

روایات فضیلت قرائت سوره‌ها:

 روایات مرتبط با سوره‌ها نیز می‌تواند مستندی برای اثبات عدم تحریف باشد. در روایات بسیار، فضایل و آثاری بر قرائت سوره‌ها یا ختم قرآن مترتب شده است که نسبت به صدور آنها در زمان رسول اللّه(ص)، فی الجمله، نمی‌توان تردید کرد. از معصومان نیز حدیث با مضمون یاد شده فراوان است. ابن بابویه[17] علاوه بر تصریح بر اعتقاد شیعه به عدم تحریف و کذب محض» خواندن نسبت تحریف به شیعه، به این احادیث استناد کرده و نوشته است آنچه در ثواب قرائت سوره‌های قرآن و جواز قرائت دو سوره در هر رکعت از نماز نافله و ثواب ختم تمام قرآن و نیز نهی از قرائت تمام قرآن در یک شب و عدم جواز ختم آن در کمتر از سه روز آمده است، دلیل و تصدیقی است بر آنچه که ما گفتیم». در مجموع فرضِ تحریف سوره‌ها و آیه‌ها، امتثال این احکام را با دشواری بلکه محال مواجه می‌سازد و مسلماً پیامبر(ص) و امامان که به این احکام امر کرده‌اند به امکان تحقق آن نیز توجه داشته‌اند۔

روایات فصل‌الخطاب بودن قرآن:

 در روایات معصومان، گاه به صراحت و گاه به اشاره ـ با توجه به اینکه آنان در حل نزاع‌ها و برای پایان دادن به مشاجرات، قرآن را فصل الخطاب» می‌دانستند و بدان ارجاع می‌دادند ـ مواردی را می‌توان یافت که بر آموزه سلامت قرآن از تحریف دلالت دارد. بنابه گزارشی، امام حسن مجتبی علیه السلام در گفتگویی با معاویه، این نظر را که بخش عظیم قرآن تباه شده و از میان رفته، با جمله به خدای سوگند این سخن کذب محض است» رد کرد.[] در روایتی از امام باقر علیه‌السلام نقل شده که آن حضرت در نقد و طعنی بر رویکرد مزوّرانه به قرآن تأکید کرد که حروف قرآن پا برجای و بی‌کاستی است و حکومت فقط حقایق و معارف قرآن را دگرسان کرده است.[19]

 امیرمومنان على (علیه السلام) در نهج البلاغه با صراحت مى فرماید: انْزَلَ عَلَیْکُمُ الْکِتَابَ تِبْیَاناً لِکُلِّ شَىْء وَ عَمَّرَ فِیکُمْ نَبِیَّهُ ازْمَاناً حَتَّى اکْمَلَ لَهُ وَ لَکُمْ فِیمَا انْزَلَ مِنْ کِتَاب، دِینَهُ الَّذِی رَضِىَ لِنَفْسِهِ»؛ (خداوند قرآنى نازل کرده که همه چیز را بیان مى کند، خداوند آن قدر به پیامبر (صلى الله علیه وآله) عمر داد که دین خود را براى شما به وسیله قرآن کامل گرداند.

در بسیارى از خطبه هاى نهج البلاغه سخن از قرآنبه میان آمده و در هیچ جا کمترین اشاره اى به تحریف قرآن نشده، بلکه کامل بودن قرآنرا روشن مى سازد.

در حدیثى که امام نهم، محمّد بن على التقى (علیه السلام) خطاب به یکى از یارانش پیرامون انحراف مردم از طریق حق سخن مى گوید، مى خوانیم: وَ کَانَ مِنْ نَبْذِهِمُ الْکِتَابَ اَنْ اقَامُوا حُرُوفَهُ وَ حَرَّفُوا حُدُودَهُ» گروهى از مردم قرآن مجید را رها کرده اند، به این صورت که عبارات قرآنرا برپا داشتند، امّا مفاهیم آن را تحریف نمودند.

این حدیث و مانند آن نشان مى دهد که الفاظ قرآندست نخورده باقى مانده و تحریف در معانى آن واقع شده، که گروهى مطابق میل نفسانى و منافع شخصى خود، آیات آن را برخلاف واقع تفسیریا توجیه مى کنند.

و از این جا نکته مهمّى روشن مى شود که اگر در بعضى از روایات سخن ازتحریف به میان آمده، منظور همان تحریف معنوى و تفسیربه راى است نه تحریف در عبارات والفاظ.

از سوى دیگر در بسیارى از روایات معتبرى که از امامان معصوم (علیهم السلام) به ما رسیده مى خوانیم: براى پى بردن به درستى یا نادرستى روایات، به خصوص هنگامى که تضادّى در میان روایات مشاهده مى کنید، آنها را بر قرآنعرضه بدارید، آنچه موافق قرآن است صحیح است، به آن عمل کنید و آنچه مخالف قرآناست رها سازید: اعرِضُوهُمَا عَلَى کِتَابِ اللهِ فَمَا وَافَقَ کِتَابَ اللهِ فَخُذُوهُ وَ مَا خَالَفَ کِتَابَ اللهِ فَرُدُّوهُ».

 این دلیل روشنى بر عدم تحریف قرآناست، چون در غیر این صورت مقیاس تشخیص حق از باطل نبود

اهتمام مسلمانان به حفظ و صیانت از قرآن:

گذشته از بیانات قرآنی و احادیث، باتوجه به جایگاه قرآن در باور مسلمانان، که از همان آغاز بعثت نمود یافت، و با عنایت به سعی ایشان در حراست از تمامت قرآن و حفظ متن از هرگونه دگرگونی، احتمال وقوع تحریف در قرآن منتفی است. پس از نزول آیات قرآن، پیامبر اکرم(ص) آیات را برای مردم می‌خواند و کاتبان وحی، بویژه علی علیه‌السلام، را فراخوانده امر به کتابت آنها می‌کرد. بنا به گزارشهای تاریخی، آگاهی و شناخت مسلمانان از آیات، عمیق بود و همگان باور داشتند آنچه را که پیامبر(ص) تلاوت می‌کند، وحی است۔

گزارش‌های تاریخی متعدد نیز بر حساسیت مسلمانان نسبت به قرآن و سلامت نص کلام الهی دلالت دارد. برای مثال، عثمان بن عفان بر آن بود که و» را از ابتدای الّذین» در آیه وَالَّذینَ یکْنِزُونَ الذَّهَبَ و الفِضَّةَ»[20] بردارد، اما اُبَی بن کعب او را بیم داد که اگر و» را بر جایش نگذارند شمشیر از نیام برمی‌کشد.[21] در موردی دیگر خلیفه دوم تصمیم گرفت در قرائت آیه ۱۰۰ سوره توبه وَالسّابِقُونَ الاَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجرینَ و الاَنصارِ وَالَّذینَ اتَّبَعوُهُم» واژه انصار» را مرفوع بخواند و حرف و» را از ابتدای الّذین» بردارد تا نشان داده شود که عظمت و جایگاه شایسته انصار منوط به تبعیت آنان از مهاجران است. این اقدام خلیفه در مفاخرات مهاجران و انصار پس از رسول الله(ص) مؤثر و به سود مهاجران بود. این بار نیز کسانی، از جمله ابی بن کعب، به عمر اعتراض و تأکید کردند که آیه آنچنانکه او قرائت می‌کند، نیست.[22] عمر بر این باور بود که در قرآن آیه‌ای وجود دارد که حدّ رجم» را ذکر کرده اما از اینکه این باور را اعلام کند و مردم او را به افزودن بر کتاب خدا متهم کنند، می‌ هرا سید.[23] 

از ابن زبیر نیز نقل شده که عثمان بن عفان در پاسخ این پرسش که چرا آیه ۲۴۰ سوره بقره را که حکم آن نسخ شده، از قرآن حذف نمی‌کند، گفت که هرگز چیزی از قرآن را تغییر نمی‌دهد و از جایش برنمی گیرد.[24] بدین ترتیب بسیاری از صحابیان و مؤمنان بر تمام آیات الهی آگاهی دقیق و ژرف داشتند و هرگز دگرگونی آن را برنمی تابیدند و اگر موردی پیش می‌آمد برمی‌آشفتند۔

نظر علمای شیعه:

یکی از شبهاتی که اهل سنت و وهابیه بر شیعه وارد می کنند ، اعتقاد شیعه به تحریف قرآن است . ببینیم  که نظر علما و اساطین شیعه در این مورد چیست۔

۱۔ شیخ صدوق رضوان الله علیه متوفای سال 381 هـ ق میگوید : اعتقاد ما آنست که قرآنی را که خداوند بر پیامبرش نازل فرموده است ، همین قرآن  موجود در بین دو جلد است که امروزه در دست مسلمانان قرار دارد و سورهای آن نیز 114 سوره است.[25] 

۲۔شیخ مفید رضوان الله علیه متوفای سال 413 هـ ق میگوید : "جماعتی از امامیه میگویند : از قرآن کریم چیزی کم نشده است بلکه حذف شده از تأویل آن و تفسیر معانی قرآن بر حقیقت تنزیل آن که

در مصحف امیر المؤمنین علیه السلام بوده است و آن قرآن نیست و این قول را می پزیریم۔[26]   

    ۳۔سید مرتضی علم الهدی رضوان الله علیه متوفای سال 436 هـ ق میگوید : " علم به صحت نقل قرآن مثل علم به شهرها و حوادث بزرگ و وقایع عظیم و کتابهای مشهور و اشعار مسطور عرب است ، زیرا توجه و عنایت خاصی و دواعی مختلفی وجود دارد برای نقل و حراست از این امور تا از بین نروند و چون قرآن کریم معجزه نبوت و مأخذ احکام شریعت و علوم دینیه است و علمای مسلمین ، منتهی درجه عنایت را برای حفظ وحراست از آن بکار بسته اند ، پس چگونه ممکن است که تغییر کند یا نقصی بر آن وارد شود (تا آنجا که میگوید:) قرآن کریم در زمان خود پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم همین طور که الان است ، جمع شده و مرتب بود۔[27]
    ناگفته نماند که این گفتار سید مرتضی آنچنان از او مشهور است که حتی بزرگان اهل سنت نیز نقل کرده اند، ابن حجر از ابن حزم اندلسی نقل میکند که :"سید مرتضی امامی بود و معتقد بود کسی که معتقد شود از قرآن چیزی کم شده یا به آن افزوده شده یا چیزی از آن تبدیل شده است ، کافر است.[28]

۴۔شیخ الطائفه طوسی رضوان الله علیه متوفای سال460 هـ ق میگوید : "زیاده و نقصان در کلام خداوند راه ندارد زیرا اجماع قائم است که به قرآن چیزی اضافه نشده است و مسلمانان معتقدند که از آن چیزی کم نشده است ،  و مذهب ما همین است ( بعد میگوید ( روایاتی در کتب شیعه و سنی آمده است که دلالت بر نقصان بسیاری از آیات و نقل بعضی از آن از جایی بجای دیگر میکند ، اما چون روایات همه خبر واحد هستند و موجب علم نمی شوند ، عمل به آنها ممکن نیست و بهتر است که از آنها اعراض شود و اگر امکان تأویل نبودطرد شوند ، و اگر آن روایات صحیح السند هم باشند باز موجب طعن در قرآن نخواهند شد ، زیرا که صحت آن مورد اتفاق همه مسلمانان است۔[29] 

 ۵۔ امین الاسلام طبرسی رضوان الله علیه متوفای سال 548 هـ ق نویسنده تفسیر مجمع البیان میگوید : " در قرآن کریم چیزی اضافه یا از آن کم نشده است ، اما چیزی اضافه نشده است چون اجماع مسلمین است و از نظر مذهب ما از قرآن چیزی کم هم نشده است۔[30]

۶۔ سید بن طاووس رضوان الله علیه متوفای سال 664 هـ ق میگوید : " قرآن کریم مصئون از زیاده و نقصان ۔[31]"است

   ۷۔ علامه حلی رضوان الله علیه متوفای سال 726 هـ ق میگوید : " حق آنست که در قرآن کریم تبدیل و تقدیم و تأخیری واقع نشده است و پناه میبرم به خداوند از کسی که معتقد باشد بر وقوع تحریف ،  زیرا که موجب شک میشود در معجزرسول علیه و آله السلام که نقل آن متواتر است؟[32]

 ۸۔ شیخ زین الدین بیاضی عاملی رضوان الله علیه متوفای سال 877 هـ ق میگوید : " تواتر قرآن جملةً و تفصیلاً معلوم است و اگر چیزی به آن اضافه یا از آن کم میشد هر عاقلی متوجه می گردید حتی اگر حافظ قرآن هم نمی بود  ، به جهت مخالفت با اسلوب و فصاحت قرآن۔ [33]

۹۔ شیخ فتح الله کاشانی رضوان الله علیه متوفای سال 988 هـ ق در رابطه با روایاتی که دال بر نقص قرآن است میگوید : اگر حدیثی بر خلاف دلیل یا سنت متواتر یا اجماع بود و تأویلش ممکن نبود و امکان حمل بر وجوه دیگر را نداشت ، طرح و اعراض از آن واجب است ۔[34]

 ۱۰۔ سید نور الله شوشتری رضوان الله علیه معروف به قاضی شهید یا شهید ثالث که در سال 1019 هـ ق به شهادت رسیده است در کتاب مصائب النواصب ،بحث امامت و کلام بالصراحه عقیده تحریف را از مذهب اهل بیت نفی میکند۔

۱۱۔ فیض کاشانی رضوان الله علیه متوفای سال 1019 هـ ق در ذیل آیه مبارکه (انا له لحافظون) میگوید : یعنی از تحریف و تغییر و زیاده و نقصان.[35]

۱۲۔ شیخ بهاء الدین عاملی رضوان الله علیه معروف به شیخ بهائی متوفای سال1030هـ ق میگوید :" صحیح اینست که قرآن کریم از زیاده و نقصان محفوظ است چنانکه آیه مبارکه (انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون) دلالت میکند و آنچه که گفته میشود از ساقط شدن اسم علی علیه السلام در بعض از مواضع مثل (یاایها الرسول بلغ ما انزل الیک - فی علی-) و غیر آن ،نزد علما معتبر نیست۔[36]

   ۱۳۔ فاضل تونی رضوان الله علیه متوفای سال 1071 هـ ق میگوید : "مشهور آنست که قرآن کریم محفوظ و مضبوط است همانطوریکه نازل شده است و خداوند حکیم حافظ آنست چنانکه فرمود : (انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون) [37]

    ۱۴۔ حر عاملی رضوان الله علیه متوفای سال 1104 هـ ق میگوید :"هرکسی که در اخبار و آثار تتبع و تحقیق کند ،علم قطعی پیدا میکند که قرآن کریم اعلی درجه از درجات تواتر را دارا است و هزاران نفر از صحابه آنرا حفظ و قرائت کرده اند و در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم جمع شده و به صورت کتاب بود[38]۔
   ۱۵۔ علامه مجلسی رضوان الله علیه متوفای سال 1111 هـ ق در ردّ اخبار دلالت کننده بر نقصان میگوید : این اخبار ، اخبار آحاد هستند و قطع به صحت آنها پیدا نمی شود[39]۔

   ۱۶۔ شیخ جعفر کبیر رضوان الله علیه معروف به کاشف الغطاء متوفای سال 1228هـ ق میگوید :" شکی نیست که قرآن کریم محفوظ از نقصان بحفظ خداوند دیان است همانطوریکه صریح قرآن و اجماع علما بر این نکته دلالت دارد[40]۔

   ۱۷۔ سید محمد طباطبائی رضوان الله علیه مشهور به مجاهد متوفای سال 1242 هـ ق می گوید : " شکی نیست که قرآن در اصل،اجزاء ،محل ،وضع و ترتیب متواتر است و این مطلب را محققان از اهل سنت نیز قبول دارند زیرا قرآن معجزه بزرگ ، اصل دین و صراط مستقیم است و دواعی مختلف بر حفظ آن وجود دارد[41]۔
 ۱۸۔ شیخ ابراهیم کلباسی رضوان الله علیه متوفای سال 1262 هـ ق میگوید :" نقصان در قرآن کریم بهیچ عنوان راه ندارد[42]۔

   ۱۹۔ سید محمد شهشهانی رضوان الله علیه متوفای سال 1289 هـ ق در کتاب العروة الوثقی میگوید :در قرآن کریم تحریف واقع نشده است و این مطلب را به جمهور مجتهدین نسبت میدهد[43]۔

   ۲۰۔ سید حسین کوه کمری رضوان الله علیه متوفای سال 1299 ضمن تصریح به عدم تحریف برای حفظ قران از تحریف به امور ذیل استدلال میکند۔

    الف : اصل عدم تحریف زیرا که تحریف مشکوک است وحادث پس با اجرای اصل عدم نفی میشود

    ب : اجماع بر عدم تحریف

    ج : منافاة تحریف با معجزه بودن قرآن

    د : آیه مبارکه (لایأتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه.

    هـ : اخبار ثقلین (که دلالت میکند بر اینکه قرآن بصورت کتاب در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم جمع آوری شده بود

    و : روایاتیکه ما را به تمسک به قرآن و پیروی آن امر میکند (و اگر تحریف در آن راه داشت امر به اخذ و تمسک لغو بود[44].

   ۲۱۔ شیخ محمد جواد بلاغی رضوان الله علیه متوفای سال 1352 هـ ق میگوید : " اگر شنیدی که بعضی از روایات شاذ و نادر دلالت میکند بر تحریف قرآن و از بین رفتن بعضی از آیات آن ،پس به این روایات اعتنا نکن زیرا روات آن ضعیف و متن آن مضطرب و سست است[45]۔
     ۲۲۔ شیخ محمد حسین آل کاشف الغطاء رضوان الله علیه متوفای سال 1373 هـ ق که دکتر ادعای شاگردی ایشان را دارد میگوید : "کتاب موجود در دست مسلمانان همان کتابیست که خداوند متعال آنرا برای تحدی و اعجاز و تعلیم احکام و تمییز حلال از حرام نازل فرمود ، در این کتاب نه چیزی اضافه و نه از آن کم شده است و نه تحریف در آن راه دارد و بر این مطلب اجماع مسلمین است۔

    اگر کسی ادعا کند که قرآن تحریف شده یا از آن چیزی کم شده است ، خطا کرده است و این آیه مبارکه (انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون) او را رد میکند و احادیثی که از طریق شیعه و سنی نقل شده در نقص یا تحریف قرآن ، احادیث شاذ و ضعیف و اخبار آحاد هستند که موجب علم و عمل نخواهد شد ، پس باید تأویل یا به دیوار زده شود[46]۔

   ۲۳۔ سید عبدالحسین شرف الدین رضوان الله علیه متوفای سال 1377 هـ ق میگوید : "قرآن عظیم و ذکر حکیم از طرف ما متواتر است به جمیع آیات و کلمات و سائر حروف وحرکات و سکنات به تواتر قطعی از امامان اهل بیت علیهم السلام و هیچ کس در آن شک ندارد و ائمه اهلبیت نیز از جدشان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و آنبزرگوار از خداوند متعال نقل کرده است و در این هم جای شکی نیست ، ظواهر و نصوص قرآن همه حجتهای خداوند و دلیل اهل حق است بحکم ضرورت اولیه از مذهب امامیه ، روایات صحیحه نیز در این زمینه بنحو متواتر از طریق عترت طاهره سلام الله علیهم زیاد نقل شده است ، و لذا شیعیان هر روایت مخالف قرآن را حتی اگر صحیح هم باشد ، بدیوار میزنند و به آن اعتباری قائل نمی شوند ، و قرآن کریم در زمان خود رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم جمع شد همانطوریکه الان هست بدون کوچک ترین تغییر و زیاده و نقصان۔[47]

۲۴۔ امام خمینی رضوان الله علیه متوفای سال 1409 هـ ق میگوید : " کسیکه مطلع باشد بر توجه مسلمانان به جمع ، حفظ ، ضبط ، کتابت و  قرائت قرآن متوجه خواهد شد که روایات دلالت کننده بر تحریف باطل است زیرا آن روایات یا ضعیف است و استدلال به آنها صحیح نیست و یا جعلی و ساختگی است که علامات جعل و ساختگی بودن در آنها کاملا مشخص است ، یا غریب است که موجب تعجب میشود ، و اگر صحیح بود باید تأویل شود[48]۔

۲۵۔ آیة الله العظمی خوئی رضوان الله علیه متوفای سال 1413 هـ ق میگوید : " معروف بین مسلمانان عدم وقوع تحریف در قرآن است و اینکه قرآن موجود در نزد ما همان قرآن منزل بر نبی اعظم صلی الله علیه و آله و سلم است و بر این مطلب بسیاری از اعلام از جمله رئیس المحدثین مرحوم صدوق بن بابویه تصریح نموده اند و قول به عدم تحریف را از معتقدات امامیه حساب کرده اند[49] ۔

    باز میگوید : " قصه تحریف قرآن جزء خرافات و خیالات است و به تحریف قائل نمیشود مگر کسی که عقلش ناقص باشد یا درست تأمل و تفکر نکرده باشد یا اینکه بخاطر علاقه اش به قول به تحریف معتقد به آن شده باشد زیرا که علاقه به چیزی انسان را کور و کر میکند اما آدم عاقل منصف متدبر شکی در باطل بودن یا خرافاتی بودن تحریف ندارد[50]۔

 

نتیجه:

ما تا این جا از نظر قرآن و روایات و عقل و تاریخ اسلام بحث کردیم و این جا رسیدیم که از نظر بیشتر شیعیان تحریف در قرآن ثابت نیست.

وبیشتر اهل سنت که شیعه ها را متهم به تحریف می کنند خودشان قایلین به تحریف در نص قرآن اند.

 

 


[1] كتاب اللؤلؤ المكّي من فتاوي شيخ بن‌جبريل ، ص39

[2] زجاج، ج ۳، ص۱۷۴؛ابن ابی حاتم، ج ۷، ص۲۲۵۸.

[3] ر.ک: صنعانی، ج ۱، ص۲۹۹؛فخررازی، ج ۱۹، ص۱۶۰؛ قرطبی، ج ۱، ص۸۴؛ ابن کثیر، ج ۲، ص۵۴۷؛ فیض کاشانی، ۱۴۱۹، ج ۳، ص۱۰۲؛ طباطبائی، ج ۱۲، ص۱۰۱

[4] خوئی، البیان فی تفسیر القرآن، ص۲۰۷؛ معرفت، ص۴۷.

[5] خوئی، البیان فی تفسیر القرآن، ص۲۱۰

[6] ر.ک:ابن منظور، ذیل واژه.

[7]ر.ک: نوری، ص۳۶۱.

[8] خوئی، البیان فی تفسیر القرآن، ص۲۱۰، معرفت، ص۴۹ـ۵۰.

[9] ر.ک: طوسی، التبیان، ج ۹، ص۱۳۱ـ۱۳۲؛ فخررازی، ج ۹، ص۵۶۸؛ مراغی، ج ۲۴، ص۱۳۸.

[10]

[11] طباطبایی، ج ۲، ص۱۰۵ـ ۱۰۷؛ ر.ک: بروجردی، ص۱۰۷ـ۱۶۲؛ حسینی میلانی، ص۱۵ـ۳۴؛ معرفت، ص۶۰ـ ۷۸

[12] ر.ک: کلینی، ج ۱، ص۶۹

[13] ر.ک: انصاری، ص۱۱۰ـ۱۱۱

[14] ر.ک: بروجردی، ص۱۱۶ـ ۱۱۸.

[15] ر.ک: کلینی، ج ۳، ص۳۱۳.

[16] طوسی، الخلاف، ج ۱، ص۳۳۶؛ علامه حلّی، ج ۱، ص۱۴۲.

[17] ابن بابویه، الاعتقادات الامامیة، ص۸۴

[] سلیم بن قیس هلالی، ج ۲، ص۸۴۷؛ احمد طبرسی، ج ۲، ص۷؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ۳۳، ص۲۷۱.

[19] ر.ک: کلینی، ج ۸، ص۵۳

[20] ر.ک:سیوطی، ج ۳، ص۲۳۲

[21] ر.ک:سیوطی، ج ۳، ص۲۳۲

[22] طبری، ج ۱۱، ص۷؛سیوطی، ج ۳، ص۲۶۹

[23] مالک بن انس، ج ۲، ص۸۲۴

حضرت امام موسی کاظم علیه السلام

بررسی مسئله تحریف در نص قرآن از منظر اهل سنت و شیعه

بررسی مسئله تحریف در نص قرآن از منظر اهل سنت و شیعه 1

قرآن ,تحریف ,  ,علیه ,الله ,، ,    ,الله علیه ,است و ,رضوان الله ,متوفای سال

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

كتابخانه حاج سيدسجاد و سيده فاطمه موسوي