محل تبلیغات شما


  
 
 
 
 
 
 

مصباح الحسن ھاشمی                         

بررسی مسئله تحریف در نص قرآن از منظر اهل سنت و شیعه 1

              
چکیده:
 
در این تحقیق طبق موضوع، که تحریف قرآن از دیدگاه شیعه و سنی می باشد با ذکر مقدمه ای سعی بر این این است که بیان نماید قرآن مانند سپری است که راه تسلط بیگانگان را بر مستعمرات اسلامی بسته است ،اینکه معجزه است و بیگانگان با تمام تلاش خود با هراسی که از قرآن دارند هرگز نتوانسته اند آیه ای مانند آن را بیاورند و همچنین خدا، خود حافظ قرآن است و اجازه نمی دهد که هیچ باطلی در آن راه یابد.
 اولا: تحریف در لغت و اصطلاح بیان می شود و نیز اقسام تحریف ذکر می شود و هرکدام از آن اقسام دارای توضیحات خاص خود می باشد که در فصل اول این بخش کاملاً مشخص می شود که منظور از تحریف چیست.
 بعداروایات اهل سنت مبنی بر تحریف قرآن ، بیان می شود که اثبات می شود این روایات و سندها ضعیف و یا فاقد اعتبارند. و آخر نظر علماي شیعه بیان می شود که آنها در این مورد چه می گویند.
     معتقدان به تحریف اهل سنت دلائلی را ذکر کرده اند از جمله آیه فراش، و از طرق مختلف سعی کرده اند که منظور خود را برای دیگران تداعی کنند. در این بخش سعی بر آن است که برای نمونه هایی از گواهی های آنان پاسخ قانع کننده ای داده شود و نیز تلاش اهل سنت بر این است که نسخ تلاوت در قرآن را اثبات کنند و در این زمینه نیز روایاتی را ذکر نموده اند که پاسخ آن روایت ها داده خواهد شد.و بیان شبهات پرداخته می شود و جواب کامل و منطقی هم به این شبهات داده خواهد شد و در مورد اعجاز بودن قرآن، همان مسأله ای که همه ی مخالفان را به مبارزه می طلبد، بحث می شود که این موضوع به عنوان یکی از بزرگ ترین ادله بر نفی شبهات تحریف به شمار می آید.
     به هر حال ویژگی خاص قرآن در خاتمیت و مهیمن بودن آن است ، قرآن به عنوان آخرین کتاب آسمانی و حجت الهی هم تصدیق کننده تورات و انجیل است و هم حافظ و نگهبان اصول و معارفی است که همه کتاب های آسمانی در آن مشترک بوده اند. حال اگر این کتاب نیز همانند سایر کتب آسمانی دستخوش تغییر و تحریف قرار گیرد ، لازمه آن ، از دست رفتن اصول و معارف دینی است و دیگر هیچ اعتباری برای وحی باقی نمی ماند. از سوی دیگر با از بین بردن حجت و اعتبار قرآن، اعتبار سنت و روایات نیز از بین خواهد رفت ، زیرا حجیت کلام معصومان به حجیت قرآن باز می گردد.
 
مقدمه:
مساله تحریف قرآن یک مهمترین مساله درتاریخ  اسلام بوده است ونسبت تحریف به قران یک نسبت ظالمانه ومخالف به قرآن است که قرآن می فرماید"انا نحن نزلنا الذکرواناله لحافظون"
"ما قرآن را نازل کردیم و خودمان محافظ و نگهبان آن هستیم"
اگر در تاریخ اسلام نگاه کنیم این نسبت تحریف به قرآن از اختلافات صاحبان مصحف اولیه شروع شد واین وضع ادامه داشت تا عهد عثمان.در این میان بعضی ازاصحاب وتابعین که تعدادشان کم نبود در مورد نگارش وتعلیم قرات قرآن نظریات و ایراداتی داشتند و همین امر بعدها مشکل احتمال تحریف در نص قرآن را به وجود آورد.
وبعدها متاسفانه برخی مزدوران و نوشتجاتی منتشر تهمتهای ناروا و دروغ را متوجه به شیعیان می سازند که آنها قایل به تحریف اند در حالیکه دامن شیعیان از این نظریه پاک است.
پس این جا ضرورت این امربود که بررسی شود که در حقیقت کدوم گروه قاِیل به تحریف است و تهمتهای که از طرف مخالفین به شیعیان متوجه شدند برطرف شوند.
از خداونده بزرگ می خواهم که من را دراین کاوش کوچک یاری فرماید.
معنای لغوی تحریف:
تحریف در لغت به معانی دگرگونی، میل، گشتن از چیزی، کرانه و لبه نیز ذکر شده است [1] 
و مفسران در بیان مفهوم لغوی آن، بدین معانی اشاره کرده‌اند.[2] 
معنای اصطلاحی تحریف:در اصطلاح، تحریف به معنای دگرگون کردن و وارونه سازی است و مصادیق گوناگونی دارد.[3]
انواع تحریف:
امّا در اصطلاح، تحریف به چند معنى به کار مى رود:تغییر معناى سخن، یعنى تفسیر آن به گونه اى که موافق نظر مفسّر باشد، چه با واقعیت مطابق باشد یا نه. تفسیر به این معنى در مورد قرآنوارد شده و البته لطمه اى هم به عظمت قرآننمى زند. همه فرقه هاى اسلامى، دیدگاه هاى خود را مستند به قرآنمى سازندو هر کس هر خواسته و فکرى دارد، تظاهر مى کند که از قرآن برگرفته است، ولى با تفسیرى که عقیده او را تایید کند، آیه را مى گیرد و به طرف خواسته خویش مى کشاند و آن را طبق دلخواه معنى مى کند.[4].کم و زیادى در حرکت و حرف، با حفظ و مصونیت اصل قرآن. مثل یطهرن» که هم با تشدید خوانده شده است، هم بدون تشدید. قرآن از این نوع تحریف هم مصون است، چون که قرایت رایج در هر دوره یعنى قرایت عاصم از حفص که به على(علیه السلام) متصل مى شود متواتر است و جز آن، اجتهادهاى نو پدیدى است که در روزگار پیامبر(صلى الله علیه وآله) اثرى از آنها نبوده و به همین جهت متروک شده است و جز در کتاب هاى مربوط به قرایت و گاهى در زبان برخى قاریان براى اظهار تبحّر در قرایت، اثرى از آن نیست.کلینى از امام باقر(علیه السلام) روایت مى کند: قرآن یکى است و از سوى خداى یکتا نازل شده است و اختلاف از سوى راویان پدید مى آید»[5] از این رو قرایت غیر مشهور را در نماز، مجاز نمى شماریم.
.تغییر کلمه اى به جاى کلمه مرادف آن: مثل آن که به جاى امضُوا» در آیه[6]، کلمه اسرَعوا» بگذاریم. این به ابن مسعود نسبت داده شده و او مى گفت که خطا نیست اگر به جاى علیم، حکیم بخوانیم. ولى آن صحابى بزرگ برتر از آن است که چنین تهمتى به او بچسبد و چه هدف عقلایى مى تواند از این تغییر در کار باشد؟
.تحریف در لهجه تعبیر: لهجه هاى قبایل مختلف در تلفظ حرف یا کلمه از نظر حرکات و اداى آن مختلف بود. در زبان هاى دیگر نیز چنین است. مثلاً در زبان فارسى در ایران، قاف» را چهارگونه تلفظ مى کنند، تا چه رسد به کلمه ها از نظر حرکات و حروف. در آیه وَمَنْ اَرادَ الاْخِرَهَ وَسَعى لَها سَعْیَها.»[7] برخى از قاریان طبق همان لهجه ها سعى» را سعى» مى خواندند. این نوع از تحریف در قرآن راه نیافته است، چون مسلمانان در زمان خلیفه سوم برخى اختلافات را در تلفظ یا تغییر بعضى از کلمات بدون تغییر در معنى دیدند، تصمیم گرفتند همه قرایت ها و مصحف ها را یکى کنند و غیر از آن را از بین ببرند. در نتیجه تحریف به معناى یاد شده از بین رفت و همه بر لهجه قریشمتفق شدند.
تحریف به افزودن: اجماع بر خلاف این است. البته به ابن مسعود نسبت داده شده که گفته است معوّذتین» (سوره ناس و فلق) از قرآننیستند، بلکه آن دو تعویذند.[8] به گروهى از خوارجنیز نسبت داده اند که منکر آن شده اند که سورهیوسف جزء قرآنباشد و آن را داستانى عشقى مى دانستند که جایز نیست از وحى باشد.[9] ولى هر دو نسبت ثابت نشده است. اگر آن چه ابن مسعود گفته درست باشد، تحدّى قرآنبه سورهباطل خواهد شد، زیرا انسانى که به او وحى نشده است، دو سورهمثل سورههاى کوتاه قرآنآورده است.
 .تحریف به کاهش و افتادگى عمدى یا اشتباهى از قرآن: خواه آنچه کم شده است یک حرف باشد، یا یک کلمه، یا یک جمله، یا یک آیه یا یک سوره.این نوع تحریف نیز در قرآنراه ندارد زیرا قرآنکریم از نخستین روزى که مسلمانان به آن ایمانآوردند، مورد توجه و نخستین مرجع آنان بوده است و به خواندن و حفظ کردن و نگاشتن و ضبط اهمیت مى دادند. راهیابى تحریف به چنین کتابى ممکن نیست مگر با قدرتى که به زور بخواهد با قرآن بازى کند و چیزى از آن بکاهد. نه امویان و نه عباسیان، آن قدرت را نداشتند، چون قرآن میان قاریان و حافظان پخش شده بود و انتشار حتى یک نسخه در سطح وسیع، مى توانست این آروزى پلید را به صورت ناشدنى درآورد.[10]
 
تحریف قرآن از منظر اهل سنت:تحریف هم عمدتا زمانی بر کتابی اطلاق می شود که مفاهیم کلی آن نابود شده و تشخیص حق از باطل در آن پوشیده بماند. اگر چه قرائت ائمه شیعه مقداری با قرائت قاریان قرآن تفاوت دارد – همان گونه که خود قاریان با یکدیگر اختلاف قرائت دارند- ولی با صرفنظر از آن و یا با وجود آن هرگز نمی شود عنوان تحریف قرآن را بر آن نهاد.
با این اوصاف اعتقاد به تحریف قرآن در میان آنان بسیار شایع و ظاهر است. اما چرا قبل از آنکه خود به فکر آیین خویش باشند انگشت اتهام را به سمت شیعه نشانه رفته اند. ۱- اعتقاد اهل سنت به اینکه اکثر آیات قرآن حذف شده است: ابن مردویه از عمر ابن خطاب نقل کرده که پیامبر گفت: (( قرآن یک میلیون و بیست و هفت هزار حرف است. هرکس آنرا با صبر و تحمل بخواند خدا به هر حرفی یک حورالعین به او خواهد داد. )) و این در حالی است که قرآن سیصد هزار و اندی حرف است[11].
۲- اعتقاد اهل سنت به اینکه اکثر آیات سوره احزاب حذف شده اند:  از حذیفه چنین روایت شده که : ((عمر از من پرسید: سوره احزاب چند آیه دارد؟ گفتم۷۲ یا ۷۳ آیه. گفت: اگر همه آن موجود بود به (( اندازه سوره بقره )) می شد و آیه رجم نیز در آن بوده است. )) و این در حالی است که حاکم این روایت را از جهت سند صحیح دانسته است.[12]
۳- اعتقاد اهل سنت به اینکه آیاتی از سوره توبه حذف شده اند: از حذیفه روایت شده: (( آنچه از سوره برائت می خوانید یک چهارم آن است و شما آنرا سوره برائت می نامید در حالی که نام آن سوره عذاب بوده است. )) و سند این روایت نیز صحیح است.[13]
۴- اعتقاد اهل سنت به سه سوره خیالی (( خلع )) و (( حفد )) و یک سوره دیگر:
الف: طبق روایات متعددی که از اهل سنت وارد شده است این دو سوره در بعضی قرآنها وجود داشته و عمر ابن خطاب پیش از رکوع آنها را می خوانده است.ب: طبق روایت ابن ضریس در کتاب فضائل از حماد نقل شده که این دو سوره جزء مصحف ابی ابن کعب بود. در همین کتاب دو سوره فوق را دو سوره موجود در مصحف ابن عباس به قرائت ابی و ابی موسی دانسته است.
ج: همچنین محمد ابن نصر از ابن اسحاق روایت کرده که در مصحف ابی ابن کعب سوره های
(( اخلاص و فلق و ناس و خلع و حفد و سوره دیگری )) هم وجودداشت. در انتها می آید:
د: محمد ابن نصر نیز از عطاء ابن سائب روایت کرده که ابو عبد الرحمان دو سوره خلع و حفد را برای او خوانده استه: برخی نیز معتقد هستند که این دو سوره در مصحف خود عمر که نزد دخترش حفصه نگهداری می شده بوده است.متن سوره خیالی خلع: (( بسم الله الرحمن الرحیم اللهم انا نستعینک و نستغفرک و نثنی علیک و لا نکفرک و نخلع و نترک من یفجرک } متن سوره خیالی حفد: (( بسم الله الرحمن الرحیم اللهم ایاک نعبد و لک نصلی و نسجد و لک نسعی و نحفد و نخشی عذابک و الجد و نرجوا رحمتک ان عذابک بالکافرین ملحق}
و متن سوره ای که ابن اسحاق ادعا کرده در مصحف ابی ابن کعب بوده است.بسم الله الرحمن الرحیم اللهم لا تنزع ما تعطی و لا ینفع ذالجد منک الجد سبحانک و غفرانک و حنانیک اله الحق.[14]
۵- اعتقاد اهل سنت بر اینکه سوره های فلق و ناس زیادی هستند: ۱-در روایات اهل سنت به مواردی برمی خوریم که این دو سوره را تنها دو تعویذ و دعا برای جلوگیری از چشم زخم و آسیب دیگران به افراد می دانند. احمد حنبل از زر چنین روایت می کند: (( به ابی ابن کعب گفتم برادرت (ابن مسعود) معوذتین را از قرآن حذف می کند و او انکار نکرد.)) به سفیان راوی حدیث گفتند: (( منظور او از برادر ابن مسعود است؟ گفت:   آری. این دو سوره در مصحف ابن مسعود نبود زیرا او هیچ گاه نشنید که رسول خدا این دو سوره را در نماز بخواند.
همچنین احمد حنبل روایت کرده که ابن مسعود معوذتین را از صحیفه ها جمع می کرد و می گفت: (( این دو از کتاب خدا نیستند.[15]
۶- اعتقاد اهل سنت به خوردن آیه ای توسط بزغاله و نابودی آن: از مطالب عجیبی که در روایات اهل سنت آمده است آن است که آیه ای از قرآن که درباره محرم شدن بزرگسالان با شیرخوردن نازل شده بود از قرآن حذف شده است و دلیل حذف آن را اینگونه بیان کرده اند که عایشه آن آیه را روی کاغذ نوشته بودو زیر بالش خود نهاده بود که بزغاله ای آن را خورد و از بین برد.
گویا قرآن نازل شده تنها نزد وی بوده است و سایر نویسندگان وحی از آن بی خبر بودند.از عایشه چنین نقل شده است: ((آیه ای از قرآن نازل شد که ۱۰ بار شیر خوردن را موجب محرم شدن می دانست و سپس آیه ای نازل شد که پنج بار را نیز کافی می دانست و اولی را نسخ نمود و تا زمان رسول خدا جزء قرآن بود و به عنوان قرآن خوانده می شد.[16]
و باز از عایشه چنین نقل شده:
آیه رجم و آیه شیر خوردن شخص بزرگسال نازل شد و من آن را در کاغذی نوشتم و زیر تخت گذاشتم. هنگام وفات رسول خدا سرگرم بودیم که بزغاله ای آمد و آنرا خورد.[17]
لازم به ذکر است که برخی از فقهای سنی همچون شافعی به استناد این روایات فتوا داده اند که:            پنج بار شیر خوردن موجب محرمیت می شود و از گروهی مانند سفیان ثوری و مالک ابن انس و عبد الله ابن مبارک و . . نقل شده است که شیر خوردن موجب محرمیت می شود حتی اگر کم باشد به شرط آنکه شیر داخل بدن شود.[]
همچنین عایشه برای محرم شدن با مردان کسی را نزد خواهرانش می فرستاد تا به او شیر دهند که با اعتراض ام سلمه و ن پیامبر روبه رو می شد.۷- اعتقاد اهل سنت به حذف آیه (( ان جاهدوا کما جاهدتم اول مره )) از قرآن:از مسند عمر از مسوربن مخرمه روایت شده که عمرابن خطاب به عبدالرحمن بن عوف گفت:                آیا قبلا آیه ای به این صورت نبود؟ ان جاهدوا کما جاهدتم اول مره؟ ما که آنرا پیدا نکردیم. )) و عبدالرحمن پاسخ داد: از قرآن حذف شده است.[19]
۸- اعتقاد اهل سنت به حذف آیات (( ان انتفائکم . . )) و آیه (( الولد للفراش . . )) از قرآن:عدی بن عدی بن عمیره بن فروه از پدرش از جدش روایت می کند که عمر از ابی ابن کعب پرسید: (( آیا این آیه از قرآن نبود: ان انتفائکم من آبائکم کفر بکم ؟ )) پاسخ داد: آری. پرسید: آیا این آیه از قرآن نبود: الولد للفراش و للعاهر الحجر که با مقداری از آیات از بین رفته است؟ جواب داد: بله
موارد از تحریف قرآن در کتب اهل سنت:
وهابیون و گاها اهل سنت به شیعه اشکال می گیرند که  شیعیان قائل به تحریف قرآن اند:
این درحالی است که بزرگان شیعه مانند شیخ مفید، سیدمرتضی،آیت الله خوئی،امام (ره)و دیگران فرموده اند: اعتقاد به تحریف قرآن، یک اعتقاد خرافی و حماقت است.و چنین کسی عقل و فکر ندارد۔
اما جالب است بدانید که بزرگان اهل سنت (عمر بن خطاب و عایشه و .) خود مطالبی در باب تحریف قرآن نقل کرده اند۔بد نیست از آنها اطلاع داشته باشیم تا هر وقت به شیعه این اتهام ها زده شد ، پاسخ شان را بدهیم۔
۱۔اعتقاد عایشه و اهل سنت به خوردن آیات قرآن توسط بزغاله:
عایشه از اولین کسانی بود که اعتقاد به تحریف قرآن داشت
عنْ عَائِشَةَ قَالَتْلَقَدْ نَزَلَتْ آیَةُ الرَّجْمِ وَرَضَاعَةُ الْکَبِیرِ عَشْرًا وَلَقَدْ کَانَ فِی صَحِیفَةٍ تَحْتَ سَرِیرِی فَلَمَّا مَاتَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وَتَشَاغَلْنَا بِمَوْتِهِ دَخَلَ دَاجِنٌ فَأَکَلَهَا.
عایشه می گوید: آیه سنگسار و آیه شیردادن به بزرگسال زیر تخت من بود ولی زمانی که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم وفات یافت و ما مشغول شدیم ، بزغاله ای آمد و آن را خورد[20]
خداوند در قرآن می گوید : إنّا نحنُ نَزّلنا الذِّكرَ و انّا له لَحافِظون» (حجر / 9) (ما خودمان این قرآن را نازل کردیم و خودمان نگهبانش هستیم)
یعنی از نظر اهل سنت قدرت بز از قدرت خداوند بیشتر است.
چون خداوند نتوانسته از قرآنش در برابر یک بز محافظت کند!
بعضی از اهل سنت در مورد رضاع كبیر» نیز چنین توجیه كردند كه این آیه نسخ شده است! این افراد باید به این نکات توجه کنند۔
به تعبیر عایشه آيه رضاع کبیر» تا زمان رحلت پیامبر (ص) زير رخت خواب او وجود داشت. آيا بعد از رحلت پیامبر (ص) ، جبرئيل نازل شد و آیه را نسخ كرد؟
خود عایشه می گوید این آیات رو بز خورد ، نمی گه نسخ شده اند! اگر این آیه نسخ شده چرا عایشه نمی گوید این آیه نسخ شده است؟
اگر نسخ شده چرا خود عایشه تا آخر عمرش بر این اساس فتوا می داد که دختران به مردان نامحرم شیر بدهند تا به آنها محرم شوند؟
اگر نسخ شده اند چرا همین امروز در عربستان ، مفتی های وهابی به تبعیت از عایشه ، درباره جواز رضاع کبیره فتوا می دهند؟
تازه آیاتی هم که نسخ شده در قرآن موجود هستن. چطور این آیه نسخ شده و در قرآن وجود نداره؟
۲۔اعتقاد عایشه و اهل سنت به حذف آیه عشر رضعات» و خمس رضعات» از قرآن:
صحیح مسلم از عایشه صراحت دارد که
قالت کان فی ما أنزل من القرآن عشر رضعات معلومات یحرمن ثم نسخن بخمس معلومات فتوفی رسول الله (صلی الله علیه و سلم) و هن فیما یقرأ من القرآن۔
عایشه می گوید : چنین آیه ای در قرآن داشتیم که اگر یک فرزندی ده مرتبه شیر از یک خانمی بمکد و بخورد، این باعث محرمیت می شود؛ بعد این آیه نسخ شد و آیه دیگری آمد که اگر پنج بار یک طفل نوزاد، از هر خانمی شیر بخورد، این طفل، فرزند رضاعی او می شود؛ و روزی که رسول اکرم (صلی الله علیه      وسلم) از دنیا رفت، این آیه را مردم قرائت می کردند و در قرآن بود[21]۔
جالب این است که در قرآن فعلی نه آیه عشر رضعات» داریم و نه آیه خمس رضعات»۔
اینجا هم اهل سنت نمی توانند ادعا کنند که این آیات نسخ شده اند. زیرا عایشه می گوید وقتی پیامبر (ص) از دنیا رفت این آیات در قرآن بودند و مردم آنها را قرائت می کردن. نکنه بعد از مرگ پیامبر (ص) ، جبرئیل بر ابوبکر نازل می شد و او این آیات را حذف کرد؟
۳۔ به عقیده اهل سنت ، بیش از دو سوم قرآن حذف شده است
از عمر بن خطاب شروع میکنیم. سیوطی از قول عمر بن خطاب می گوید:
عن عمر بن الخطاب، قال: القرآن ألف ألف و سبع و عشرون حرفا۔
قرآنی که بر رسول اکرم (صلی الله علیه و سلم) نازل شد، یک میلیون و 27 هزار حرف داشته است۔
این در حالی است که قرآن فعلی 323671 حرف دارد۔
ولی عمر بن خطاب می گوید قرآن 1127000 حرف داشت۔
یعنی به عقیده اهل سنت ، بیش از دو سوم قرآن حذف شده است[22]۔
۴۔اهل سنت اعتقاد به تحریف سوره حمد دارند:
عمر بن الخطاب در نماز،سوره حمد را اینگونه می خوانده۔
صراط من انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم، و غیر الضالین
این مطلب رو ابو داوود سجستانی متوفای316 در کتاب المصاحف ج1ص284 مصحف عمربن الخطاب آورده است و گفته:ابن کثیر گفته:هذا اسناد صحیح.و خودش هم گفته:اسناده صحیح
اهل سنت یا باید بگویند 2 آیه آخر سوره حمد در قرآن آن زمان بدین صورتی که عمر بن خطاب می خوانده نوشته شده بود و در نتیجه قرآن کنونی تحریف شده است۔
یا باید بگویند عمر بن خطاب حتی سوره حمد را هم بلد نبود و همیشه آن را غلط می خواند! که در این صورت اثبات می شود عمر بن خطاب از جهت علمی در پایین ترین حد ممکن بوده است۔
۵۔ اعتقاد اهل سنت بر متواتر بودن روایات تحریف قرآن
جناب آلوسی، متوفای1270، صاحب کتاب روح المعانی، از مفسران مشهور اهل سنت صراحت دارد و می گوید:
والروایات فی هذا الباب، أکثر من أن تحصی.
روایات ما در کتب أهل سنت در باب تحریف قرآن، قابل شمارش نیست[23]۔
۶۔اعتقاد اهل سنت بر اینکه سوره های فلق و ناس جز قرآن نیستن.
عبدالله بن مسعود صحابی میگفته:
کان عبد الله یحک المعوذتین من مصاحفه ویقول انهما لیستا من کتاب الله تبارک وتعالى .اسناده صحیح رجاله ثقات.[24]
سوره ناس و فلق،اصلا جز قرآن نیست،و با دست آنها را از مصحف پاک میکرده! و میگفته:اینها جزء قرآن نیست۔
۷۔اعتقاد اهل سنت به اینکه اکثر آیات سوره احزاب حذف شده اند
جناب حذیفه می گوید : عمربن الخطاب به من گفت:
کم تعدون سورة الأحزاب؟ قلت ثنتین أو ثلاثا و سبعین، قال إن کانت لتقارب سورة البقرة[25]
سوره احزاب که در قرآن است چند آیه دارد؟ گفتم 72 یا 73 آیه دارد؛ جناب عمر گفت که سوره احزاب در زمان رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به اندازه سوره بقره آیه داشت.
۸۔ اعتقاد اهل سنت به حذف کامل 2 سوره قرآن:
ابو موسی اشعری که از بزرگان اهل سنت هست و اهل سنت هم به او هم افتخار می کنند (!) در صحیح مسلم می گوید: دو سوره تمام و کمال از قرآن حذف شده۔
و إنا کنا نقرأ سورة، کنا نشبهها فی الطول و الشدة ببراءة؛ فأنسیتها غیر أنی قد حفظت منها لو کان لإبن آدم وادیان من مال لایبتغی وادیا ثالثا و لا یملأ جوف إبن آدم إلا التراب؛ و کنا نقرأ سورة نشبهها بإحدی المسبحات؛ فأنسیتها غیر أنی حفظت منا یا أیها الذین آمنوا لم تقولون ما لا تفعلون فتکتب شهادة فی أعناقکم فتسألون عنها یوم القیامة.[26].
یک سوره ای بود که ما تشبیه می کردیم آن را از نظر طول و شدت، به سوره برائت و آن را فراموش کردیم؛ غیر از اینکه فقط یک آیه اش را حفظم و آن هم این است که اگر فرزند آدم دو دره بزرگ مال داشته باشد، دنبال یک دره دیگری هم می رود و پر نمی کند شکم فرزند آدم را غیر از خاک؛ یک سوره دیگری هم حذف شده است که ما آن را تشبیه می کردیم به مسبحات، و فقط یک آیه از آن را حفظم ای کسانی که ایمان اورده اید، چرا چیزی را می گوئید که انجام نمی دهید خودتان .
۹۔اعتقاد اهل سنت به ناقص بودن قرآنی که عثمان جمع آوری کرد
عبدالوهاب شعرانی متوفای 973، ایشان در کتاب الکبریت الأحمر در حاشیه الیواقیت و الجواهر آمده می گوید:
و لولا ما یسبق للقلوب الضعیفة و وضع الحکمة فی غیر أهلها، لبینت جمیع ما سقط من مصحف عثمان.[27]
اگر واقعا من احساس می کردم برخی از قلب های ضعیف مسلمان ها لغزش پیدا نمی کند و اینها در عقیده شان متزل نمی شوند، بیان می کردم آن آیاتی را که از مصحف (قرآن) عثمان ساقط شده.
۱۰۔اعتقاد اهل سنت به حذف اسم امام علی (ع) از قرآن.
ابن مردويه از عبدالله مسعود نقل مي‌کند که:
و أخرج ابن مردويه عن ابن مسعود قال : كنا نقرأ على عهد رسول الله : يا أيها الرسول بلغ ما أنزل إليك من ربك ان عليا مولى المؤمنين وإن لم تفعل فما بلغت رسالته.[28]
عبدالله بن مسعود مي‌گويد این آیه (آيه 67/سوره مائده) را در عهد رسول الله (ص) اين چنين مي‌خوانديم : يا أيها الرسول بلغ ما أنزل إليك من ربك ان عليا مولى المؤمنين وإن لم تفعل فما بلغت رسالته. (اى پيامبر، آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده، ابلاغ كن که علی (ع) سرپرست مومنان است و اگر نكنى رسالتت را انجام نداده ای.
اهل سنت به ما بگویند که این آیه چرا در قرآن های امروزی بدین شکل نیست؟
چرا اسم امام علی (ع) که به اعتراف عالم شما در قرآن بوده الان در قرآن نیست؟
این حرف عالم شما اثبات می کنه هم اسم امام علی (ع) در قرآن بوده و هم اینکه قرآن در نزد شما تحریف شده.
۱۱۔اعتقاد اهل سنت به حذف 6 قرائت از قرآن و آتش زدنشان توسط عثمان.
طبق روایات صحیح بخاری ؛ قرآن نازل شده از جانب خداوند متعال به حضرت رسول اکرم(ص)  به 7 حرف (قرائت) نازل شده که تلاوت آن به هر 7 نوع قرائت جایز بوده است؛ ولی عثمان به زید بن ثابت دستور می‌دهد قرآن جمع‌آوری شده توسط خودش را نسخه‌برداری کند و قرآن‌های غیر از قرائت جمع‌آوری شده توسط زید بن ثابت را بسوزانند
طبق روایت صحیح بخاری ؛ پیامبر می گوید قرآن بر 7 حرف (قرائت) نازل شد
فقال رسول الله(ص) کذلک أنزلت إنّ هذا القرآن أنزل علی سبعة أحرف، فاقرؤا ما تيسّر منه».
طبق روایت صحیح بخاری ؛ عثمان دستور به آتش زدن 6 قرآن کرد و فقط قرآن زید بن ثابت را باقی گذاشت.[29]
أمر ما سواه من القرآن في کلّ صحيفة أو مصحف أن يحرق»
عثمان دستور دارد هر قرآنی غیر از قرآن جمع آوری شده توسط زید بن ثابت در هر ورق یا کتابی که باشد به آتش کشیده و بسوزانند.[30].
وقتی پیامبر (ص) می گوید خدا قرآن را بر 7 حرف (قرائت) نازل کرد ، عثمان با اجازه چه کسی و به چه حقی 6 قرآن را آتش زد؟
آیا عقل عثمان از عقل خدا و پیامبر (ص) بیشتر بود؟
خدا به اندازه عثمان عقل نداشت که قرآن را فقط به یک حرف (قرائت) نازل کند؟
پیامبر (ص) به اندازه عثمان عقل نداشت که 6 حرف (قرآن) را از بین ببرد و فقط یکی را باقی بگذارد؟
چرا عثمان قرآن ها را آتش زد؟ آیا این بزرگترین بی احترامی به قرآن نیست؟ چرا آنها را دفن نکرد و در آب نینداخت؟ آیا اگر امروزه یک مسیحی و یک یهودی قرآن مسلمان ها را آتش بزند از نظر ما مسلمان ها توهین به قرآن نیست؟
۱۲۔اعتقاد اهل سنت به حذف آیه (( ان جاهدوا کما جاهدتم اول مره )) از قرآن
4741- "من مسند عمر رضي الله عنه" عن المسور بن مخرمة، قال قال عمر لعبد الرحمن بن عوف: "ألم نجد فيما أنزل علينا أن جاهدوا كما جاهدتم أول مرة؟ فإنا لم نجدها" قال: "أسقط فيما أسقط من القرآن". "أبو عبيد". ومر بطوله برقم 4551
آیا قبلا آیه ای به این صورت نبود؟ ان جاهدوا کما جاهدتم اول مره؟ ما که آنرا پیدا نکردیم. عبدالرحمن پاسخ داد: از قرآن حذف شده است.
كنز العمال في سنن الأقوال والأفعال - ج2 ص567 المؤلف: علاء الدين علي بن حسام الدين ابن قاضي خان القادري الشاذلي الهندي البرهانفوري ثم المدني فالمكي الشهير بالمتقي الهندي (المتوفى: 975هـ)، المحقق: بكري حياني - صفوة السقا، الناشر: مؤسسة الرسالة، الطبعة: الطبعة الخامسة، 1401هـ/1981م
- ۱۳۔اعتقاد اهل سنت به حذف آیات (( ان انتفائکم . . )) و آیه (( الولد للفراش . . )) از قرآن
15372- عن عدي بن عدي بن عميرة بن فروة عن أبيه عن جده "أن عمر بن الخطاب قال لأبي: أو ليس كنا نقرأ من كتاب الله أن انتفاءكم من آبائكم كفر بكم؟ فقال: بلى، ثم قال: أو ليس كنا نقرأ الولد للفراش وللعاهر الحجر فقد فيما فقدنا من كتاب الله؟ قال: بلى". "ابن عبد البر في التمهيد"۔
عدی بن عدی بن عمیره بن فروه از پدرش از جدش روایت می کند که عمر از ابی ابن کعب پرسید:  آیا این آیه از قرآن نبود: ان انتفائکم من آبائکم کفر بکم ؟  پاسخ داد: آری. پرسید: آیا این آیه از قرآن نبود: الولد للفراش و للعاهر الحجر که با مقداری از آیات از بین رفته است؟ جواب داد: بله
كنز العمال في سنن الأقوال والأفعال - ج6 ص208 المؤلف: علاء الدين علي بن حسام الدين ابن قاضي خان القادري الشاذلي الهندي البرهانفوري ثم المدني فالمكي الشهير بالمتقي الهندي (المتوفى: 975هـ)، المحقق: بكري حياني - صفوة السقا، الناشر: مؤسسة الرسالة، الطبعة: الطبعة الخامسة، 1401هـ/1981م
۱۴۔اعتقاد عمر بن خطاب و اهل سنت به حذف آیات ((رجم و یک آیه دیگر)) از قرآن
بخاری در کتاب خود ضمن حدیثی از ابن عباس روایت کرده است که عمر پس از آخرین حج خود و بازگشت به مدینه به منبر رفت و گفت:
  فَكَانَ مِمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ آيَةُ الرَّجْمِ، فَقَرَأْنَاهَا وَعَقَلْنَاهَا وَوَعَيْنَاهَا، رَجَمَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَرَجَمْنَا بَعْدَهُ، فَأَخْشَى إِنْ طَالَ بِالنَّاسِ زَمَانٌ أَنْ يَقُولَ قَائِلٌ: وَاللَّهِ مَا نَجِدُ آيَةَ الرَّجْمِ فِي كِتَابِ اللَّهِ، فَيَضِلُّوا بِتَرْكِ فَرِيضَةٍ أَنْزَلَهَا اللَّهُ، وَالرَّجْمُ فِي كِتَابِ اللَّهِ حَقٌّ عَلَى مَنْ زَنَى إِذَا أُحْصِنَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ، إِذَا قَامَتِ البَيِّنَةُ، أَوْ كَانَ الحَبَلُ أَوِ الِاعْتِرَافُ، ثُمَّ إِنَّا كُنَّا نَقْرَأُ فِيمَا نَقْرَأُ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ: أَنْ لاَ تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِكُمْ، فَإِنَّهُ كُفْرٌ بِكُمْ أَنْ تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِكُمْ، أَوْ إِنَّ كُفْرًا بِكُمْ أَنْ تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِكُمْ .
. . . من می ترسم زمانی بگذرد و طول زمان باعث شود عده ای بگویند به خدا قسم ما آیه رجم را در کتاب خدا ندیدیم و گمراه شوند و به حکم خدا عمل نکنند در حالی که رجم در کتاب خدا حق ن و مردان متاهلی است که کنند و بینه بر آن قائم شود یا خود اعتراف کنند یا زن از حامله شود. یکی دیگر از آیاتی که در قرآن ما آنرا می خواندیم این آیه است. و سپس خواند: أَنْ لاَ تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِكُمْ، فَإِنَّهُ كُفْرٌ بِكُمْ أَنْ تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِكُمْ، أَوْ إِنَّ كُفْرًا بِكُمْ أَنْ تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِكُمْ و نیز آورده که در این روایت عمر گفته است:
 اگر نمی گفتند که عمر به کتاب خدا اضافه کرده آیه رجم را با دست خودم می نوشتم.[31]
 
 
[1]. ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، چاپ اسعد محمدطیب، صیدا ۱۴۱۹/ ۱۹۹۹.  ابن بابویه، الاعتقادات الامامیة، قم ۱۴۱۳. 
[2]  ابن بابویه، التوحید، چاپ هاشم حسینی طهرانی، قم ۱۳۵۷.   ابن حزم، الفصل فی الملل و الاهواء و النحل.
 ابن خلّکان، وفیات الاعیان وأنباء أبناء امان. 
[3] ابن درید، کتاب جمهرة اللغة، چاپ رمزی منیر بعلبکی، بیروت ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸. 
[4] سوره عنکبوت، آیه 45؛ المواقف، ج8، ص 390.
[5] کافى، ج 2، ص 630، حدیث 12.
[6] وَلا یَلْتَفِتْ مِنْکُمْ أَحَدٌ وَامْضُوا حَیْثُ تُؤْمَرُونَ» (سوره حجر، آیه 65
[7] سوره اسراء، آیه 19.
[8] فتح البارى در شرح بخارى، ج 8، ص 571.
[9] ملل و نحل، شهرستانى، ج 1، ص 128.
[10] گردآوری از کتاب: سیماى عقاید شیعه، آیت الله جعفر سبحانی، مترجم: جواد محدثی، نشر مشعر، چاپ: دارالحدیث، بهار 1386، ص 151.
[11] درالمنثور ج ۶ ص ۴۲۲، مجمع اوائد ج ۷ ص ۱۶۳٫
[12] کنز العمال ج ۲ ص ۴۸۰٫، مسند احمد ج ۵ ص ۱۳۲٫، مستدرک حاکم ج ۲ ص۴۱۵ و ج ۴ ص ۳۵۹٫، سنن بیهقی ج ۸ ص ۲۱۱
[13] مستدرک حاکم ج ۲ ص ۳۳۰٫،   الدر المنثور ج ۱ ص ۱۰۵٫
[14] کتاب کنز العمال ج ۸ ص ۷۴ و ۷۵ و ۷۸، النهایه ج ۴ ص ۲۳۸٫، تاریخ مدینه ج ۳ص ۱۰۰۹٫، کتاب الام ج ۷ ص ۱۴۷٫، المجموع تالیف نووی ج ۳ ص ۴۹۳٫
[15] مسند احمد ج ۵ ص ۱۳۰٫، تاریخ المدینه المنوره ج ۳ ص ۱۱۰۱٫، مجمع اوائد ج ۷ ص ۱۴۹٫
[16] مسلم ج ۴ ص ۱۶۷٫، سنن دارمی ج ۲ ص ۱۵۷٫
[17] سنن ابن ماجه ج ۱ ص ۶۲۵٫
[] سنن ترمذی ج ۲ ص ۳۰۹٫  
[19] کنزالعمال ج۲ ص ۵۶۷٫
[20] سنن ابن ماجه ج6ص72
 
[21] صحیح مسلم،ج4،ص167، ح3487، کتاب الرضاع، ‌باب تحریم بخمس رضعات۔
[22] الإتقان السیوطی، ج1، ص121 - مجمع اوائد الهیثمی، ج7، ص163 - الدرالمنثور، ج6، ص422 - المعجم الأوسط للطبرانی، ج 6 ،‌ ص361 - الجامع الصغیر للسیوطی، ج2، ص 264
[23] روح المعانی، ج1، ص24
[24] مسنداحمدبن حنبل ج35 ص117 شماره218
[25] درالمنثور، ج5، صی0
[26] صحیح مسلم،ج3، ص100، ح2466، کتاب اکاة، ‌باب لو أن لإبن آدم وادیین
[27] الکبریت الأحمر، ص143
[28] الدر المنثور ج 3 ص 117
 
[29] صحیح بخاری/کتاب فضائل القرآن/باب أنزل القرآن علی سبعة أحرف
[30] بخاری/کتاب فضائل القرآن/باب جمع القرآن/ح دوم
[31] صحیح البخاری ج8 ص168 المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي، المحقق: محمد زهير بن ناصر الناصر، الناشر: دار طوق النجاة (مصورة عن السلطانية بإضافة ترقيم ترقيم محمد فؤاد عبد الباقي)، الطبعة: الأولى، 1422هـ، عدد الأجزاء: 9
 

حضرت امام موسی کاظم علیه السلام

بررسی مسئله تحریف در نص قرآن از منظر اهل سنت و شیعه

بررسی مسئله تحریف در نص قرآن از منظر اهل سنت و شیعه 1

قرآن ,آیه ,سنت ,سوره ,تحریف ,اهل ,اهل سنت ,سنت به ,است که ,است و ,از قرآن ,الرحمن الرحیم اللهم ,الله الرحمن الرحیم ,الطبعة الخامسة، 1401هـ ,الطبعة الطبعة الخامسة،

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها